سال 96
سلام گل پسرم
چند وقتی مطلبی وارد سایت نکرده بودم...تنبلی بوده و کمی وقت شرمنده خوشگلم
عید 96 امسال سفر به تبریز داشتیم که یه تصادف کوچولو هم کردیم..
همچنان مهد میری..حسابی حرف می زنی و صدالبته حسابی هم لجبازی
گاهی تو این مدت احساس می کنم خشمم زیاد شده و کنترل کردن اون واسم سخت به مامانی حق بده کار اداره و کار خونه و بی خوابی و ماشاا..لجبازی تو..امانم و بریده ولی خوبیش اینه که من و بابا خیلی رو خودمون کار می کنیم و وقتی که عصبانیمون می کنی بازم خودمون ناراحت میشیم که ای بابا تو سن لجبازی هستی..
مهدیار جونم ناز پسرم چی بگم از خوش زبونیات که دل همه را برده..نوع چینش حرفات که ما را به نوعی تسلیم حرفت میکنه..و البته کلی هم می خندیم به این نوع استدلالهایت.
به هرحال من و بابا مادرجون و پدر جون خاله حکی و سیما و نسرین عااااااااااااشقتیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی