مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

مهدیار یه دونه

نماز

1394/11/12 14:34
نویسنده : مریم موسوی
137 بازدید
اشتراک گذاری

مهدیار جووونم همیشه موقع نماز کارهایت برام خاطره سازه..اوایل که چهار دست و پا راه میرفتی عاشق این بودی که زیر چادر قایم بشی یا اینکه با تکانهای چادر نماز رو صورتت کلی بخندی...

بعدش وقتی نماز میخوندم فکر می کردی که دیگه پیشت نیستم کلی گریه می کردی و نمیزاشتی نماز بخونم و باید منتظر کسی میشدم که بیاد خونه تا تو را نگه داره و بعد نماز بخونم..

الانا دیگه وقت نماز دوست داری مهر و بگیری و با خودت ببری و د فراررر.. 

حالا چند وقته دوست داری چادر نماز و سرت کنی و مهر و بوس کنی و مثل پدر جون انگشت دستاتو به نشونه ذکر گفتن تکون بدی و دوباره مهر و بوس کنی...عزیز دلم دوست دارم همیشه نماز بخونی و وقتی بزرگ شدی ارتباطت با نماز خوندن بیشتر و بیشتر بشه... فدای اون خنده های شیرین و اون مقنعه نمازی که سرت می کنی...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)